دوست

میدونم واسه چی باید بنویسم. واسه اینکه اگه راه میداد من مادر ترزای خوبی میشدم

دوست

میدونم واسه چی باید بنویسم. واسه اینکه اگه راه میداد من مادر ترزای خوبی میشدم

یه تغییر کوچیک

سلام


دوست داشتن واژه ی غریبیه.

اوضاع خوب نیست. از کدوم لحاظ؟! تو بگو از کدوم لحاظ خوبه؟

اره میدونی چیه؟ وسیله ایست که وقتی گیر کنه نمیدونی باید بکشیش که دربیاد یا هل بدی که در بره!!

خدایا، میشه نظری بندازی به این مملکت طوفان زده، به این مردم مصیبت زده، به این بنده ی غم زده؟ یعنی میشه؟ جالب اینکه برای خدا فرقی بین این سه تا نیست!! اگه بخواد اثری که تو اولی و آخری میذاره قدر هم ساده است!!! خدایا خواهش میکنم به پیشنهادم فکر کن. توکل بعضی ها هم تا داره ها!!! ایمان بعضی ها تا داره ها!!! امید بعضی ها تا داره ها!!! نذار تا شون برسه. برای من نرسید، کمک کن برای بقیه هم نرسه.


خداحافظ

نظرات 8 + ارسال نظر
ساسان دوشنبه 17 مهر 1391 ساعت 17:07

سلام

جیگرتو عشقه که هیچ وقت تای تو نمیرسه
ایشاالله هیچ وقت نرسه

ReZa دوشنبه 17 مهر 1391 ساعت 18:39

آمییییین

روزهای بی بازگشت دوشنبه 17 مهر 1391 ساعت 20:44

دوست داشتن واژه ی خیلی غریبیه. همه ی آدم ها اینو نمی فهمن.
و تغییر هر چقدر کوچیک باشه، می تونه بزرگ به حساب بیاد.
و یه مورد کلی اینکه: هر جمله به همون اندازه که می تونه بیانگر چیزی باشه، می تونه ذهن آدم رو گیج کنه. (می تونم بگم این یه جنبه از مشکل من با زندگیه).

(راستی.. می تونم بپرسم جمله ی بالای وبلاگت رو کی عوض کردی؟ من خودم امروز متوجه شدم).

گل مر سه‌شنبه 18 مهر 1391 ساعت 22:27

عاشق این اعتماد به سقفتم
در ضمن حالم از آدمایی که دلشون می خواد توجه منفی بگیرن و یه کله دارن با مظلوم نمایی و از بدبختی گفتن ومن خیلی غم دارم و اینا توجه گدایی میکنن. بهم می خوره.
بله منم زبونم مثل زهر ماره و همه حرفام هم تند!!!!!!!!

مریم چهارشنبه 19 مهر 1391 ساعت 21:06

گلمر جان الان توجه میخوای؟ :))

شانس شما خوبه گلمر خانم ...اگه دوستاتم مثل خودت بودن زخم و درد تو رو با زبون مثل ... جواب میدادن میفهمیدی چه طعمی داره نمک رو زخم دیگران زدن. درد و ناراحتی واسه همه هست. آدمها هم به عمقی که اعتماد میکنن و زخم میخورن و به عمق درکی که از زندگی دارن دردشونو یا حسشونو بیان میکنن...
مهدی از اون آدمهایی که خیلی اهل تفکر و تامله..... عجیب نیست غر زدن هاش....

ساسان پنج‌شنبه 20 مهر 1391 ساعت 13:14

ye doost جمعه 21 مهر 1391 ساعت 01:13

تا داره . . .
راست میگید
ایشالا که نرسه

گل مر یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 17:32

به مریم: من نه با تو بودم نه با مهدی. مهدی می دونه قضیه این کامنت چیه. شما سوء برداشت نکنید!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد