دوست

میدونم واسه چی باید بنویسم. واسه اینکه اگه راه میداد من مادر ترزای خوبی میشدم

دوست

میدونم واسه چی باید بنویسم. واسه اینکه اگه راه میداد من مادر ترزای خوبی میشدم

گاهی اوقات

سلام
گاهی اوقات نمیدونی چی می خوای ولی میدونی چی نمی خوای.
گاهی اوقات نمی دونی چی می خوای ولی آرزو داری ای کاش چیزی بود که بخوای.
گاهی اوقات میدونی چی می خوای ولی آرزو داری ای کاش جرات داشتی و چیزی که می خوای رو به دست می آوردی.
خدا حافظ
نظرات 6 + ارسال نظر
روزهای بی بازگشت چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 10:28 http://thehumanlife.blogfa.com

گاهی اوقات می دونی چی می خوای بگی ولی ای کاش جرات داشتی بگی.

عمار شنبه 2 اردیبهشت 1391 ساعت 16:36 http://360degree.blogsky.com/

سلام
بالاخره به انتهای قصه رسیدم
امید جان ببینم که چه زجری کشیدی برای افلاطونی ماندن در این مسیر
تا اطلاع ثانوی ارادت

ساسان سه‌شنبه 5 اردیبهشت 1391 ساعت 11:14

سلام

گاهی اوقات میدونی چی میخوای ولی نمیدونی که میدونی چی میخوای

حالا تو چی میخوای؟ میدونی؟

[ بدون نام ] سه‌شنبه 5 اردیبهشت 1391 ساعت 12:46

ساسان جان باز شما ازاون جملات فیلسوفانتون گفتی

الهام سه‌شنبه 5 اردیبهشت 1391 ساعت 12:46

بالایی من بودم

امید نیک پنج‌شنبه 7 اردیبهشت 1391 ساعت 20:48 http://www.alef-mim-roshan.blogsky.com/

حالا چرا سید پورصادق اینجا ابراز ارادت کرده من هنوز نفهمیدم اما در رابطه با شما مثل اینکه خبرهایی هست؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد