دوست

میدونم واسه چی باید بنویسم. واسه اینکه اگه راه میداد من مادر ترزای خوبی میشدم

دوست

میدونم واسه چی باید بنویسم. واسه اینکه اگه راه میداد من مادر ترزای خوبی میشدم

سلول با حیات مصنوعی

سلام

 

درخبرها اومده بود که دانشمندان آمریکایی مرکز تحقیقاتی جی کریگ ونتر با تزریق کروموزوم یک باکتری به ماده ژنیتکی مصنوعی باکتری (که توسط خود آنها ساخته‌شده)، اون باکتری حیات پیدا کرد و شروع به تکثیر کرد.

این واقعا حیرت انگیزه. نه؟!! توضیح دادن که به محض تزریق کروموزوم، سلول آن را می خواند و به گونه مشخص شده به وسیله این کروموزوم تبدیل می شود. کلیسای واتیکان هم در اظهار نظر خودش گفته که "با خدا بازی نکنید تنها خدا می تواند زندگی خلق کند".

یعنی خییییییییییییلی حال کردم. این آدم دم‌بریده چه میکنه‌هاااا. به نظر میاد آدمیزاد داره به اون سمتی پیش می‌ره که بتونه واقعا به مواد بیجان حیات ببخشه. یعنی اون آخرین نقطه‌ای که معجزات پیامبران و ادعای خدایی ازشون صحبت می‌کنه. ابراهیم گفت من یقین ندارم که چه‌طور تو ما رو بعد از خاک شدن زنده می‌کنی!! ولی ما یقین داریم که اینکار قابل انجامه. ولی نه فقط به خاطر اینکه اون خداست. دیگه ما هم میتونیم.

اگه انسان بتونه یه توجیهی برای اینکه از عدم چه‌طور چیزی خلق میشه (همون اثبات نظریه‌ی بیگ‌بنگ که شدیدا دارن روش کار میکنن)، دیگه خدایی وجود نخواهد داشت. دیگه انسان ادعای خدایی میکنه.

هرچند من به این حرفایی که زدم خیلی ایمان ندارم، ولی باید بپذیریم که اگه خدایی که ما خیلی قوی تصورش میکنیم بخواد با خودمون رقابت کنه، باید خییییییییییلی قوی باشه که از پس ما بر بیاد. باید چیزای خیلی بیشتری برای رو کردن داشته باشه.

 

خداحافظ

نظرات 5 + ارسال نظر
پ. پژوهش یکشنبه 2 خرداد 1389 ساعت 23:30 http://ppajouhesh.blogfa.com

سلام.
من واقعاً نمی دونم این چیزا چه ربطی داره به انکار خدا. به نظر من این قضایا و این زنده سازی و کشف منشأ آفرینش نه‌تنها خدا رو رد نمی‌کنه، که حتی بیشتر ثابت می‌کنه. مگه غیر از اینه که خود خدا گفته ما شما رو از جنس «خدا-خاک» ساختیم تا به اون وجود اصلی خودتون که خدا شدنه برسید؟ مگه اصلاً میل انسان به زادِ ولد غیر از نیازش به ابدی شدنه؟ ... ما تازه وقتی که می‌تونیم زنده کنیم جسم بی‌جانو می‌تونیم بیشتر باور کنیم که خدا وقتی گفته زنده کردن مردگان چه‌جوری امکان داره. وقتی گفته هیچی از یاد نمی‌ره و همه‌چی به یاد می‌آد و اینو با مبحث ضمیر ناخودآگاه مقایسه می‌کنیم بیشتر به وجود خدا ایمان می‌آریم.
به نظر من ما هرچی بیشتر داریم توی علم پیش می‌ریم وجود خدا حتمی‌تر و رستاخیز باورپذیر‌تر می‌شه. نمی‌شه؟
امیدوارم بیشتر علم پیشرفت کنه و بهتر ما رو و خدا بودنمونو نشون بده. خدایی خاکی. خدایی که می‌تونه پست هم باشه.

یه دوست خیلی‌ دور دوشنبه 3 خرداد 1389 ساعت 04:52

به نظر من این خیلی‌ کوتاه نظریه که قدرت خدارو فقط به خالق بودنش ببینیم. چرا همه چی‌ رو توی دنیای مادی میبینی‌؟

میگن خدا نقطهٔ کامل همه صفات هستش، نه این که فقط خلق باشه. یه سوالی‌ بذار بپرسم، عرفا خدا رو واسه خلق بودنش ستایش می‌کنن؟ یا واسه قوی بودنش؟ یا واسه بهشت؟

ببینم علاقهٔ یه بچه به ولدینش فقط واسه اینه که اونا ازش قوی ترن؟ پس چرا وقتی‌ که ولدینش پیر میشن و قدرت و مکنت یون بچه خیلی‌ بیشتر از ولدینش می‌شه بازم ولدینش جای گاه خودشون رو حفظ می‌کنن؟

به نظر من اصلا قضیه‌ قدرت نیست؛ قضیه‌ عشقه. اون موقع دیگه واست فرق نمی‌کنه که بخوای مقایسه کنی‌

تازه این خبرم بیشتر از دانشگاه که قدرت انسان رو نشون بده، قدرت کسی‌ که اونو خلق کرده نشون میده که تونسته یه چیزی خلق کنه که اونم میتونه اجسام بی‌ جان رو زنده کنه. مثل این میمونه که خودت یه برنامی‌ بنویسی‌ که اتوماتیک هر برنمیو رو که ازش بخوای وسعت تولید کنه. حالا کدوم برنامه خفن تره؟ یون کسی‌ که برنامهٔ اولو نوشته، یا یون کسی‌ که برنامهٔ اول کار می‌کنه؟



اصلا قصد بحث توی این زمینه رو نداشتم؛ آخه اصلا من کسی‌ نیستم که بخواد توی این زمینه نظر بده
فقط دلم نیومد نظرم رو نگم

یه دوست خیلی‌ دور


مهدی دوشنبه 3 خرداد 1389 ساعت 13:18

سلام
اولا که آره اصل پرستش خدا در عموم به خاطر خالقیتشه. مثلا من اگه بفهمم که پدر و مادرم کس دیگری بودند اون وقت به اونها حس والد-فرزندی (خالقیت) پیدا میکنم. هرچند این پدر و مادر رو به خاطر تربیت و بزرگ کردنم (ربوبیت) دوست خواهم داشت.
ولی کلا اگه این اتفاقات بیوفته؛ فکر میکنید چه کسی می تونه به این شبهه پاسخ بده که «کدوم خدا؟ ما توسط نسل انسانهایی که قبل از خودمون زندگی میکردن خلق شدیم. خدا زاییده ی تخیلات خودمونه.» و مانند اینها. و واقعا هم بپذیرید؛ کدوم ماها یه دلیل متقن و محکم داریم که خدا ایناهاش؛ ما همش کلی نظریه و فلسفه و تحلیل رو پشت هم می چینیم که خدا رو باهاش اثبات کنیم. حتی معجزات پیامبران هم چیزهایی بودند که در اون زمان قابل انجام نبودن و الان اکثرا قابل انجام.
حتی تر قرآن که قرار بوده معجزه ی جاویدان باشه خیلی نشانی از معجزه بودن نداره. حداقل با روایتی که الان داریم ازش برداشت میکنیم.
من قرار نیست با این کشف علمی اعتقادم رو بذارم کنار. ولی برای بچه ام که ازم سوال خواهد کرد چه جوابی دارم که بدم؟؟؟؟؟
خداحافظ

پ. پژوهش دوشنبه 3 خرداد 1389 ساعت 15:59 http://ppajouhesh.blogfa.com

اول این‌که اگه قرار باشه چیزی که مستنده تأویل‌پذیر باشه دیگه استناد بهش معنایی نداره. این‌که می‌گی «قرآن به صورتی که الآن ازش برداشت می‌کنیم» دلیلی نداره که قرآن رو زیر سؤال ببره. همین قرآن یه زمانی جور دیگه‌ای ازش برداشت می‌شد. ولی تو نمی‌تونی چیزی توش یا توی بقیه‌ی کتب دینی اصیل پیدا کنی که بگه خلقت مخصوص خداست. یا این‌که انسان توانایی خلقت نداره. من قرآن و عهد عتیق و اوپانیشاد و یی‌چینگ رو خوندم. توشون چیزی در رد این قضیه وجود نداره. حتی توی حماسه‌ی رامایانا ذکر می‌کنه که رام با هانومان - پادشاه بوزینگان - متحد می‌شه. تکامل و این مسایل اصلاً تناقضی با خدا نداره.

محمد سه‌شنبه 6 اردیبهشت 1390 ساعت 01:19 http://YAHOO

به نظر من خدا جای حق نشسته خدا خودش خوب در و پنجره را به هم انداخته نظر شما چیه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد