-
دنیایی که من میبینم
چهارشنبه 25 اردیبهشت 1392 15:11
سلام یه نفر بهم گیر داده بود که چرا تو پست هات نوشتی دنیا زشت و تهوع آوره. یه بحث نیم ساعتی داشتیم تا بهش بگم که به نظر من: 1- بطن دنیاست که زشته، نه ظاهرش که طبیعت باشه. شاید این اشاره به همون آیه ایه که میگه دنیا لهو و لعب هست. یعنی اینکه از منظر انسان باید دنیا به شکل یه مکان بازی دیده بشه که آخرش هیچی دستش رو...
-
یه دوستانه ی کوچولو (بر وزن یه بوس کوچولو)
یکشنبه 22 اردیبهشت 1392 10:01
سلام آیا عشق در طول زمان کمرنگ میشه؟ بعید میدونم. آخه مثلا مامان من امروز من رو از روزی که متولد شدم کمتر دوست داره؟ یا من خواهرم رو از وقتی بچه بودم کمتر دوست دارم؟ یا ... ! بعید میدونم همیشه این حرف درست باشه. ولی عشق هم مثل تمام روابط انسانی دیگه، نیازمند رسیدگی، توجه، وقت گذاشتن، خلاقیت و تلاش و انرژی خرج کردنه....
-
زندگی از نو
یکشنبه 15 اردیبهشت 1392 15:52
پیش از دستور: کلی از دغدغه هام رو توی این ایمیل که امروز دریافت کردم میگفت، پس ذوق زده تر و تمیزش کردم و با حفظ کپی رایت برای صاحب نا آشناش، گذاشتمش اینجا. قرار نبوده تا نم باران زد، دستپاچه شویم و زود چتری از جنس پلاستیک روی سر بگیریم که مبادا مثل کلوخ آب شویم قرار نبوده این قدر دور شویم و مصنوعی، ناخن های مصنوعی،...
-
سال نو مبارک وبلاگم
یکشنبه 15 اردیبهشت 1392 10:21
سلام به طرز عجیبی پس از 54 پستی که تو ماه های خرداد تا بهمن پارسال نوشتم (یعنی هر ماه 6 تا پست)، تو اسفند و فروردین و نیمه ی اردیبهشت، 2 تا پست گذاشتم و این حتی برای خودمم عجیبه که چی شده که حتی نوشتنم نمیاد! اینکه چرا اینجوری شده، بیشتر مربوط به اینه که چیزای جدیدی که تو زندگیم وارد شده اکثر تمرکزم رو به خودشون جذب...
-
از سر هر چی
چهارشنبه 9 اسفند 1391 17:36
سلام چند وقتی ترجیح میدادم که فکر نکنم. آخه به هر چیزی فکر میکردم، تهش یه چیز زشت و تهوع آور بود. حالا بعد از اون، میترسم که فکر کنم. آخه به هر چیزی فکر میکنم، تهش یه چیز ترسناک و بغرنج قرار داره. چند وقت دیگه احتمالا دیگه نمیتونم فکر کنم. آخه اینقدر که از مغزم استفاده نمیکنم احتمالا فاسد میشه و دیگه ازکار میوفته. از...
-
گرم و سرد
شنبه 5 اسفند 1391 10:28
سلام وقتی گرم هستی مواظب باش چه کاری میکنی (وچه حرفی میزنی) تا وقتی سرد شدی از کرده ات (وگفته ات) پشیمون نشی. زندگی مجموعه ای از زشتیهاست که بعضی زیبایی ها اونو قابل تحمل میکنه. مثل معدن ذغال سنگی که یه الماس با ارزشش میکنه. وقتی الماسی رو پیدا کردی، جذابیتش تازه شروع میشه. حس پیتر رو توی سریال قهرمانان* دارم اوایلی...
-
احساسات واقعی و غیرواقعی
یکشنبه 15 بهمن 1391 12:42
سلام وقتی با حست بخوای زندگی کنی، خیلی باید بهش اعتماد داشته باشی تا بتونی از پس عقلت بر بیای. ولی احساس ها گاهی نادرست یا غیرواقعی اند. - احساس خوشحالی از دادن هدیه وقتی خودت فکر میکنی طرف رو خیلی خوشحال کردی، ولی معمولا اون اونقدری خوشحال نمیشه که تو میشی!! - احساس گناه از انجام یه اشتباه وقتی طرف مقابلت خیلی هم...
-
سپیده دم ...
سهشنبه 10 بهمن 1391 03:03
سلام ساعت آپلود رو میتونید ببینید که از سه گذشته. امشب برای من یه شب خاصه. فردا یه روز جدیده و برای من یه زندگی جدید. میدونید واسه چی ازدواج رو جشن میگیرن? ازدواج، تولد دوباره ی یه نفره. به خاطر همینه که همونطور که وقت تولد توی شناسنامه مینویسن، فقط برای تولدهای بعدی حق تغییر شناسنامه وجود داره. تولدی که در اون یک ما...
-
زنده بودن یا زندگی کردن مسئله این است
شنبه 7 بهمن 1391 15:13
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 دیشب یاد یه حکایتی افتادم که میگفت فرض کنید قرار بود روی سنگ قبرتون تعداد روزهای سن تون رو ننویسن و به جاش روزهایی که زندگی کردید (ونه فقط زنده بودید) رو بنویسن. اونوقت برای شما چقدر مینوشتن؟ اون موقع که این حکایت رو شنیدم فقط متوجهش شدم و دیشب...
-
چندتاچیزبیربط
چهارشنبه 4 بهمن 1391 16:42
سلام وقتی یک چهارم وقتت رو به اشتباه و کارای به درد نخور گذروندی، حداقل اون سه چهارمش رو به پیدا کردن دلیل این اشتباهات و ملامت کردن خودت و معذرت خواهی از دیگران نگذرون!! همه چیز از نزدیک قشنگ تره. بعضی چیزا خیلی قشنگ تر! احساس من هیچ وقت دروغ نمیگه. به ندرت اشتباه میکنه. گاهی گولم میزنه. فراموش کار هم هست. ولی تا دلت...
-
یه عاشقانه ی کوتاه
دوشنبه 2 بهمن 1391 23:52
سلام قانع کردن بچه ها با گول زدنشون خیلی ساده است، ولی با صداقت خیلی سخت. قانع کردن بزرگا با صداقت خیلی راحته و با گول زدنشون راحت تر!! آخه دوست دارن دروغ بشنون. خیلی سخته وقتی دخترت برمیگرده بهت میگه بابا تو گند زدی. نه از این لحاظ که یه بچه بهت همچین ایرادی گرفته. از این لحاظ که چه گندی زدی که حتی دخترت که تو رو با...
-
شبهای روشن
شنبه 30 دی 1391 02:01
سلام شبهایی هست که دوست نداری تموم بشن. لحظاتی هست که دوست داری تا همیشه ادامه پیدا کنن. ولی هیچ چیز ابدی نیست چون شیرینی اش به لحظه ای بودنشه!! یعنی همه اش یه تصوره?! یه وهمه?! من یه آدمم با کلی تناقض. از این همه تضاد هم خوشحالم و هم متنفر!!! عشق دو جوره، عشق من به تو، عشق تو به من!؛) اگه ذره ای فکر کردید که من...
-
یه چیزایی
سهشنبه 26 دی 1391 13:31
سلام یه آهنگی گوش میدادم (البت بیشتر دکلمه بود)، خوشم اومد که میگفت: حال ما را اگر نمیدانی، عقربی را دچار آتش کن، این چنین است مرد آبانی مشکل آدمایی که خوب فیلم بازی میکنن دوتاست: 1- چون خوب فیلم بازی میکنن، اگه مشکلی هم باشه طرف مقابلشون نمیفهمه و هیچ سعی ای هم نمیکنه برای درست کردن چیزی که نمیدونه خراب شده و (چون...
-
استراتژی ورق بازی
شنبه 23 دی 1391 00:06
سلام من خوب بلدم با اعصاب طرف مقابلم بازی کنم. خوب بلدم خودمو کنترل کنم و چیزی که تو چنته دارم رو لو ندم. خوب بلدم حواس طرف مقابلم رو پرت کنم و گولش بزنم و به اشتباه بیاندازمش. همینطور تقریبا خوب بلدم بلوف بزنم. ولی ترجیح میدم با ورق رو بازی کنم. یعنی ترجیح میدم حدس بزنم طرف چی داره و اونم حدس بزنه من چی دارم و بازی...
-
تک خط
یکشنبه 17 دی 1391 17:19
دوستت دارم دو کلمه است ولی یه دنیا معنی داره. و من تمام اون معنی ها رو دارم میگم بهت. دوستت دارم عزیزم.
-
یه روز خوب میاد
سهشنبه 12 دی 1391 23:52
سلام پس چرا روزهای خوب نمیان? خدایا، کوش اون آسونی که قرار بود بعد از این همه سختی بهمون برسه? قراره بعدازمرگ بهمون عطا کنیش?! فکر کنم اون موقع دیگه فایده ای نداشته باشه! وقتی یه کاپشن خفن گرم داشته باشی و تو سرما نتونی بپوشیش ای ضد حاله!! واقعیت های تلخ از دروغهای آشکار هم دردناکترند. به خصوص وقتی باعثش خودت باشی!!...
-
Archetypical Psychology
سهشنبه 5 دی 1391 12:00
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 سلام من برای ورود به هر اتاقی* برای اولین بار باید دعوت بشم. بعد از اون هم اگه بهم اجازه داده بشه که هر وقت خواستم بتونم برم، بازم در میزنم و اجازه میخوام. حتی اگه طرف راحت تر باشه که اینقدر تعارف نداشته باشم. من همچین آدم مبادی آدابی هستم . * اتاق: به جاش بذارید...
-
احمقانه 2
یکشنبه 3 دی 1391 22:02
هنوزم فکر میکنم من یک احمقم. نشونه های زیادی تو زندگیم برای این موضوع دارم. مهمترینش اینکه نمیتونم مثل آدمیزاد از زندگی قشنگ و خوبی که دارم، از همسر خوبی که دارم، از دوستهای خوبی که دارم لذت ببرم و اینقدر به چیزهای . . . فکر نکنم و باهاشون درگیر نشم!!! وقتی کامنت دونی رو میبندی، یعنی آهای خواننده ها، کامنت نمیخواستم...
-
احمقانه
جمعه 1 دی 1391 01:57
من یک احمقم. یه احمق که از دست خودش شدیدا عصبانیه. من تنها ترین احمق دنیام. از خودم متنفرم که اینقدر احمقم رهایم کنید ای نقابهای سیاه!!! نمیخواهم هر لحظه، پیش هر کسی، در هر شرایطی نقابی بر چهره داشته باشم. نمیخواهم دیگر چند شخصیت داشته باشم. نمیخواهم در حال دلجویی و شادی بخشی خود گریان باشم. نمیخواهم ضعفم را پنهان...
-
وایسا دنیا من میخوام پیاده شم
چهارشنبه 29 آذر 1391 00:38
سلام یه دو هفته ای هست که یه آرامش نسبی دارم و یه دو سه روزی هم هست که یه شادی و نشاطی در خودم حس میکنم. (همیشه اینجور وقتا باید بپرسی ولی چی?) ولی امکان نداره تو اوضاعت خوب باشه و دنیا بذاره که اوضاع همینجوری به کامت بگرده. انگاری مسابقه است که هر روز دنیا آزار و اذیتش رو دو برابر میکنه تا جایی که تحملت طاق بشه و خرد...
-
میوه فروشی یا مهندسی نرم افزار؟ شما کدام را انتخاب می کنید؟
یکشنبه 26 آذر 1391 13:18
سلام یه ایمیلی برام اومد که واقعا درد دل ماهاست و برای همه ی میل لیستم فرستادم و اینجا هم میذارم. نمیدونم کپی رایتش ماله کیه، ولی دستش درد نکنه. سالها پیش آنقدر از فشارهای پروژه و دشوار بودن تولید نرم افزار در ایران خسته شده بودم که با یکی از دوستان همدانشگاهی تصمیم گرفتیم یک شغل شرافتمندانه انتخاب کنیم! این بود که...
-
من مادر هستم
یکشنبه 19 آذر 1391 13:34
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA پیش از دستور: چند وقتیه تعجب کردم و نگرانم که من که سالی یکی دوبار سردرد میگرفتم، چی شده که تو دو سه ماه اخیر یه دفعهای رسیده به هفتهای یکی دوبار!! سلام رفتیم فیلم من مادر هستم رو دیدیم. البت که من از قبلش هم به بچه ها گفته بودم که دوست ندارم و این فیلم به درد من نمی...
-
اندر احوالات خودم
چهارشنبه 8 آذر 1391 12:51
سلام دوست دارم بنویسم. دارم خودمو مجبور میکنم که فکر کنم و یه چیزی بنویسم. سخته، اخه الان به مدت سه ساعت و نیم درحال صحبت های بسیار سنگین و بحثهای فرسایشی بودم که لازم بود. مثل آمپول بود، درد داشت ولی لازم بود. الان تنها چیزی که حس میکنم اینه که دوست دارم بخوابم. احساس میکنم زندگیم به طور کلی از روال خارج شده و هیچ...
-
تعطیلات
دوشنبه 6 آذر 1391 18:00
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA پیش از دستور: این متن رو چند شب پیش نوشتم و فرصت نکرده بودم آپ کنم. سلام تو این چند وقت چند بار اصطلاح "تعطیل کردن مغز" یا "خاموش کردن عقل" رو استفاده کردم. دیشب متوجه شدم (در واقع به زبون گفتنش رو متوجه شدم) که منظورم از این حرف چیه. موضوع این نیست که...
-
پرونده های مختومه
چهارشنبه 1 آذر 1391 20:53
بازخوانی بعضی پرونده ها تف سربالاست.همون بهتر که بدون دادرسی مختومه اعلام بشه
-
احوال فرداش
چهارشنبه 1 آذر 1391 10:15
خوبم
-
احوال امروز
سهشنبه 30 آبان 1391 10:26
بی قرارم.
-
قمار زندگی
دوشنبه 29 آبان 1391 11:39
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA سلام امروز یه جمله ای خوندم که خودم بهترش کردم و اینطور میشه: راه حل هر مشکلی در پشت آن مشکل پنهان است، فرار کردن فقط تو را از رسیدن به راه حل دورتر میکند. چند روزیه به این فکر میکنم که: وقتی پیامبر به کافران میگفت راه درست این وریه، اونها میگفتن اشتباه میکنی، بعد خدا مثال...
-
پاسخی به یک سوال بزرگ
یکشنبه 21 آبان 1391 13:04
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA سلام آدما دوست دارن خودشون رو گول بزنن. آدما دوست دارن دروغ بشنون. آدما دوست دارن اشکالات و اشتباهات واضح رو نبینن. آدما دوست دارن یه چیز واهی رو باور کنن. آدما دوست دارن به خودشون بگن ایشالله که گربه است. اینها واقعیته. نگاه کنید و مصادیقش رو توی زندگی خودتون و بقیه بسیار...
-
عروسی
جمعه 12 آبان 1391 12:09
سلام من عروسی دوست ندارم. متنفرم. چه جوری باید بگم، من متنفرم از عروسی. چه رفتنش، چه گرفتنش. هیچ عروسی نبوده تا به حال که برای رفتنش ذوقی داشته باشم و خوشحال باشم که از خونه ام که دارم میرم بیرون، کاری جذاب تر دارم برای انجام دادن. تو عروسی ها قضاوت کردن آدمها بسیار بیشتر از حالت عادیه. بهت نگاه میکنن و اگه سوار ماشین...