دوست

میدونم واسه چی باید بنویسم. واسه اینکه اگه راه میداد من مادر ترزای خوبی میشدم

دوست

میدونم واسه چی باید بنویسم. واسه اینکه اگه راه میداد من مادر ترزای خوبی میشدم

چند پست در یک پست

سلام

پست 1
تو مملکت ما خیلی چیزا بی ارزشه مثله:
1- جون مردم
2- عمر و وقت مردم
3- اعصاب مردم
4- پول بیت المال
دیگه چی؟ کمک میکنید این لیست رو پرش کنیم؟

پست 2
اگه یکی بین عاشق کسی (که تقریبا احتمال نداره بهش برسه) شدن و صرف نظر کردن از این موضوع گیر کرده باشه، چه راهنمایی می تونید بهش بکنید؟

پست 3
این داستان رو قبلا شنیده بودم، ولی ایندفعه که یکی برام فرستاد، معنای متفاوتی داشت:
یه روز یه پسری یه دختری رو توی مغازه ی سی دی فروشی دید. عاشقش شده بود و برای اینکه از دیدنش شاد بشه و انرژی بگیره، هر روز میرفت مغازه و یه سی دی می خرید فقط برای دیدن دختره. از اون طرف نمی تونست خودشو قانع کنه که حرفش رو هم بزنه. چند روز که پسره به مغازه نمیاد، دختره دنبالش میره خونش و مادر پسره میگه اون مرده و میبره اتاق پسره رو بهش نشون میده. دختره تا تو اتاق میره گریه اش میگیره. البته که به خاطره پسره بوده ولی بیشتر ناراحت میشه وقتی میبینه که پسره حتی سی دی ها رو باز هم نکرده و نامه های عاشقانه ی دختره که توی سی دی ها بوده رو اصلا ندیده.
(چقدر بد داستان تعریف میکنم؟!!!!!)

پست 4
کارای دنیا دو دسته است:
1- کارهایی که مجبور به انجامشون هستیم.
2- کارهایی که مختار در پذیرش اجبار به انجامشون هستیم.
دو نقطه دی

خداحافظ
نظرات 6 + ارسال نظر
Mzdk جمعه 21 تیر 1387 ساعت 23:28

سلام.
اول این که چه عجب به روز کردی!
پست اول: اخلاق از جمله حقیقت و صداقت رو هم بذار روش.
پست دوم: بستگی داره به اون آدم. اگه براش عاشق موندن مهم باشه،‌می گم برو تا ته عشق ... اگه براش وجود خودش مهم تر باشه می گم ببین ... دودوتا چارتا ...
پست سوم: یاد اون جمله ی آخر فیلم سوته دلان افتادم: همیشه دیر می رسیم ...
پست چهارم: خب این بحث می ره توی بحث مفصل جبر و اختیار ...
پی نوشت‌:بعد از مدت ها این پست ت رو دوست داشتم - لبخند ملیح

سمن شنبه 22 تیر 1387 ساعت 11:19

سلام

در مورد پست 2: یعنی چی بین عاشق کسی شدن و صرف نظر کردن گیر کرده باشه؟ تو یا عاشق کسی شدی میخوای ادامه بدی یا عاشقش نشدی که اونجا بحث کاملا دودوتا چارتاس.

ReZa یکشنبه 23 تیر 1387 ساعت 01:55

اولا منظور مزدک جان این جمله است : " همه عمر دیر رسیدیم"
دوما قربون ساسان بشم که خودشه: مهدی جان به نظرم :
نشانه عاشق اینه که نمی تونه فکر کنه که بکنم یا نکنم. البته محبتی قبل عاشق شدن هست که در اون مرحله قابل کنترله. ببین مثالش دقیقا مثل این میمونه:
یک ظرفی هست که زیرش آتیش روشنه این ظرف داره قطره قطره از یک مایع قابل اشتعال پر میشه. تا لحظه ای که داره سرریز نشده میشه یه کاری کرد. اما بعدش دیگه دست تو نیست باید واستی همه سوخت و سوزش رو بکنه ببینی از توی خاکستر قرار چی دربیاد: جوجه ققنوس یا زمرد. اگه عشق بوده باشه ضرر نمی کنی.
اما در مورد این موضوع توصیه اکید: آخرین فرصت برای منطقی فکر کردن همین الانه اگه بی فکر جلو بری شک نکن که بعدش نمی تونی منطقی باشی.
البته این کلمه منطقی چندان معنی مثبت یا منفی نداره.
در مورد پست 4:
اما به نظر من کارای دنیا دو دسته است:
1- کارایی که مختار به انجام دادن یاندادنشون هستیم
2- کارایی که بامختار در پذیرفتن مختار بودنمون در مورد انجام دادن یا ندادنشون هستیم.

امیر یکشنبه 23 تیر 1387 ساعت 02:23

در مورد پست 1 :
5 - احساس آدما
6- حریم خصوصی
7- ....
پست 2:
آخی نازی خوب سخته بودن یا نبودن , رفتن یا نرفتن . ببین به قول شاعر باید پارو نزد وا داد باید دل رو به دریا داد میبردت .. که هر جا برد مقصد همون جاست یه همچین چیزی حالا پیدا کن پرتقال فروشو D:
پست 4 :
بسه دیگه 2 تا پستت نظر دادم ;)

امید نیک - به رسم همسایگی جمعه 11 مرداد 1387 ساعت 22:33

در جواب

امید نیک - به رسم همسایگی جمعه 11 مرداد 1387 ساعت 22:37

در جواب پست اول:
لیستتو با اینا تکمیل کن:
۵- فرهنگ و هنر ایرانی
۶- ادبیات و شعر فارسی
۷- تاریخ و بوم ایران
۸- اخلاق و اخلاق مداری اسلامی و ایرانی

در جواب پست دوم:
کاری که من کردم: مثل مرد رفتم جلو و پودر شدم تا بعدها افسوس نخورم که چرا نگفتم به طرف.
کاری که پیشنهاد می کنم به شما: اینه که کاری که من کردم رو انجام ندهید. یعنی بی خیال باشی بهتره. ممکنه حسرت بخوری ولی اصلاْ کوچیک نمیشی. مگه خیلی عاشق باشی ...

در رابطه با پست ۳ و ۴ نظری ندارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد