سلام
تا حالا براتون پیش اومده که کسی رو در مورد مثلا قیافهاش سرزنش کنین یا کسی بهخاطر قیافتون بهتون تبریک بگه یا طعنه بزنه. بهش فکر کنین که آیا مثلا جوش زدن صورت، چیز قابل سرزنش کردنی هست؟ یا میشه به خاطر چاق بودنی که مادر زادیه و دست خود آدم نیست به یکی ایراد گرفت؟
دادههای خدا به ما دو دستهاند:
• اونایی که خود آدم توش هیچ تاثیری نداره
• اونایی که آدم توشون یه کم تاثیر داره.
توجه میکنین که هیچ چیزی نیست که صرفا به دست خود آدم باشه. خوب شما هم مثل من قبول دارین که دستهی اول قابل ایراد گرفتن و سرزنش کردن نیست؟ فکر کنم بهطور قطع همتون با من موافقین. شاید بعضیها باشن بگن که اصلا این دستهبندی تو درست نیست و آدم تو همهی پیشامدهای زندگیش تاثیر داره. ولی خوب جوابشون سادهاس. برگردید به اینکه تو کجا بهدنیا اومدید و پدر و مادرتون کیه و با آدمایی که برخورد دارید، چهجوری آشنا شدید. اون وقت میفهمید که تو هیچ کدوم از اینا و کلی چیزای دیگه مثل اونا هیچ ارادهای غیر از خدا تاثیر نداره. بگذریم. حالا که فقط اون چیزایی قابل سرزنش و ستایشه که خودمون توش تاثیر داریم پس چرا ما رعایتش نمیکنیم؟ از صبح تا شب کلی به آدمای مختلف ایراد میگیریم که بابا تو چرا اینقدر چاقی؟! تو چرا همش دستت خیسه؟! تو چرا اینقدر بوی بدنت تنده؟! چرا موهات مثل بعبعی فرفریه؟!!!!!! چرا قدت درازه یا چرا نصفهای؟!!! و کلی چیزای دیگه. اینایی که گفتم موارد ظاهری بود. خیلی از اخلاقیات و تفکرات و اعتقادات و مشکلات روحی ما هم از این قاعده پیروی میکنن. مثلا یه چیزی رو شما میبینید و متوجه دلیل اون میشید. ولی یکی دیگه همون چیزو میبینه ولی با همهی تلاشش اونو درک نمیکنه. آیا اینجا شما میتونید اونو سرزنش کنین؟! هیچ آدمی دوست نداره بدبخت بشه (البته به شرط اینکه ناقص عقل نباشه!!!). خوب اگه با این وضع یکی سرشو کلاه گذاشتن و زندگیشو بردن شما باید هی بهش سرکوفت بزنید که تو باید حواستو جمع میکردی که سرت کلاه نره. حالا اون بدبخت میگه بابا من حواسمو جمع کردم ولی اون مثلا بهم خیانت کرد!. بازم بهش میگید که باید حواستو جمع میکردی که بهت خیانت نکنه!!!!!!!!!!! بابا بیانصاف چیکار میکنی.؟!!!
در مورد تشویق و ستایش هم همینطوره. مثلا درست نیست که به کسی بهخاطر هیکل باحالش که خودش هم هیچ تاثیری توش نداشته تبریک بگی. یا کسی رو بهخاطر اینکه باباش استاد دانشگاه بود و اونو بهزور وارد دانشگاه کرد، آدم مهمی به حساب آورد. به خصوص پولدارهایی که باباشون پولدار بودن، کار مهمی نکردن. ولی اونایی که با زحمت خودشون پول در آوردن، هر چند کم، خیلی با ارزش ترن.
شما با خوندن این پست یه وظیفه رو ناخودآگاه پذیرفتین. اینکه دیگه حق ندارین آدمی رو به خاطر چیزی که توش هیچ تاثیری نداشته مواخذه کنین. باید به رفتارتون توجه کنین و اگه خواستین اینکار رو بکنین، جلوی خودتونو بگیرید.
اگه هر کسی خودش رو به جای دیگران مواخذه کنه، ولو اینکه دیگران مقصر باشند، و با پیدا کردن مشکلات خودش اونا رو سعی کنه که رفع کنه، و در همین حین به آدمای دیگه هم کمک کنه که اشکالاتشون رو پیدا کنن، مسلما بهشت رو توی همین دنیا هممون به چشم میبینیم.
خدانگهدار شما