دوست

میدونم واسه چی باید بنویسم. واسه اینکه اگه راه میداد من مادر ترزای خوبی میشدم

دوست

میدونم واسه چی باید بنویسم. واسه اینکه اگه راه میداد من مادر ترزای خوبی میشدم

ضمانت اجرا در حکومت اسلامی

سلام

 

امروز داشتم میرفتم سرکار، روی یه بیلبورد بزرگ دیدم که نوشته "به احترام دیگران، روزه خواری نکنیم."

یادم اومد که چند سال پیش بابت روزه خواری ملت رو میگرفتن و توی زندون مینداختن و به عنوان محارب و ضد دین معرفی و مجازات میکردن و ... . چی شد که اینجوری شد؟

یعنی منظورم اینه که اگه جلوگیری از روزه خواری جزئی از وظایف دینی حکومت اسلامیه، چرا الان دیگه این وظیفه به یه توصیه‌ی اخلاقی تنزل پیدا کرده، اگه اصولا این یه توصیه‌ی اخلاقی بوده، چرا حکومت حقوق اون آدمها رو اون موقع ضایع کرده؟

فکر کنم هممون قبول داریم که واقعا جلوگیری از روزه‌خواری در ملاء عام هیچ وقت جزء حقوق یا وظایف حکومت نبوده و حداکثر، حکومت می‌تونه کار فرهنگی در موردش انجام بده.

مهم‌ترین نکته برام اینه که آیا بقیه‌ی تلاشهایی که حکومت میکنه و چماق‌هایی که بالای سر ملت میگیره، همشون مصداق همین رویه نیستند؟ منظورم اینه که آیا موارد زیر هم توصیه‌های اخلاقی ای نیستن که حکومت داره دخالت بیجا در موردشون میکنه؟ :

1-     حجاب اجباری

2-     تعطیلی‌های اجباری مذهبی (از جمله تعطیلات روزانه مثل عاشورا و اعتکاف یا ساعات تعطیلی مثل ساعت نماز)

3-     مجازات‌های شدید مصرف مشروبات الکلی یا به همراه داشتنشون یا خرید و فروششون

4-     خرید و فروش ونصب و راه‌اندازی و استفاده از ماهواره

5-     جلوگیری از استفاده از فیلترشکن و شبکه‌های اجتماعی و دیگر محدودیت‌های اینترنتی

6-     حتی سربازی اجباری (که حتما در مدت زمانی بعد از حالت اجباری در خواهد آمد)

7-     و کلی چیزای دیگه...

شاید اگه ما ملت پیشرفته‌ای بودیم و حکومتمون هم دموکرات، هیچ وقت اینجور مسائل نیاز به چوب و چماق و قانون برای اجرا نداشت!!

نتیجه‌ی نهایی ای که میگیرم اینه که دین کلا هیچ ضمانت اجرایی‌ای جز اخلاق نداره. پس اونهایی که اعتقاد به حکومت اسلامی دارن، کلن ضمانت اجرایی قوانینشون روی اخلاقی بنا میکنن که اساسا اسلامی نیست!! انسانیه!!! پس ما حکومت انسانی و غیر انسانی داریم که در اون میتونه به افراد اجازه‌ی رفتار اسلامی داده بشه یا خیر!!!

 

خداحافظ

نظرات 4 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 5 مرداد 1392 ساعت 17:56

نتیجه ای که نمی دونم تو چرا نمی خوای بهش برسی اینه که دینی که خدا تو کتاب آخرش گفته چیزی غیر از انسان بودن از آدم ها نخواسته. حالا اسم اون دین هر چی می خواد باشه. یا اسم اون کتاب.
این حکومت هم وضعش بر همه معلومه. پس اسلامش رو با دین و خدا مقایسه نکن.
مشروبی که این همه سنگش رو به سینه می زنی تو قرآن دو جا در موردش دیدم. حضور ذهن ندارم آدرس دقیق بدم. اما اونجام این طوری ازش تابو نساخته.
بعدشم عین خود خود حکومت گیرت شده ظواهر. الان مشکل تو یا مشکل مهم تر ما خانماییه که شال نصفه نیمه شون رو نمی تونن کامل بردارن؟
دیروز از پسر 14 ساله ای شنیدم که از 5 سالگی اعتیاد داره. هر عقل سلیمی می دونه تو اون سن آدم درکی از مواد و نئشگی و لذت نداره. مادرش و خانواده مادرش از دم قاچاقچی بودن. تازه از 9 سالگی ازش می خواستن دزدی و گدایی هم کنه. فرار می کنه میاد تهران پیش پدرش. متأسفانه پدرش هم معتاد. اقدام به خودکشی هم کرده اما ظاهرا نتونسته از این جهنم خلاص شه. یه سوال کلیشه ای می پرسن که بزرگ ترین آرزوت چیه؟ میگه هیچی. و وقتی می پرسن دوست نداری پاک بشی، میگه اینجام (بهزیستی) که پاک بشم اما من دیگه پاک نمیشم. من دیگه بدبخت شدم.
درد نداره؟ اون فقط 14 سالشه. اون وقت تو همه فکر و ذکرت شده مشروب و راحت نبودن یا شاید هم ول نبودن با جنس مخالف تو این جامعه لعنتی.
من، تو و هر کدوم از ماهایی که جای اون نیستیم فقط و فقط به خاطر یک اتفاق تصادفی، به خاطر یک تولد تصادفی، به خاطر یک انتخاب تصادفی، یک خانواده تصادفی جای اون نیستیم. فرق ما و اون فقط در همینه.
تو چقدر حاضری از حقوقت، از حقوقت نه از وجودت مایه بذاری برای این افراد. یا ده ها و صد ها مثال و نمونه دیگه ای که شنیدی یا دیدی. به خاطر بخشیدن حس زندگی.
دم از انسانیت زدن صرفا احترام به حجاب نداشتن دیگران و مشروب خوردن شون نیست. یه خرده بیشتر افق های دورتر رو ببین.

مهدی یکشنبه 6 مرداد 1392 ساعت 10:03

فکر کنم این خواننده ی محترم از جایی دیگه دلش خیلی پر بوده که اومده فحشش رو داده و رفته! وگرنه حرفای من خیلی هم ربطی به این حرفا نداشت. هرچند اینها هم دغدغه های هر آدمی که توی این مملکت زندگی میکنه باید باشه.

سمن دوشنبه 7 مرداد 1392 ساعت 08:55

سلام

من هم که خوندم احساس کردم هیچ ربطی به نوشته تو نداشت اما گفتم خودت جواب بدی بهتره هرچند که حرفاش دغدغه بود و محترم بود اما ربطی به نوشته تو نداشت.

ReZa سه‌شنبه 8 مرداد 1392 ساعت 04:13

هیج دین و مکتب و آیین و ... هر چی که فکرشو بکونی نمی تونه با ضمانت اخلاقی به تنهایی نظم اجتماعی برقرار کنه.
این مثال هایی که زدی یه سریش که کلا ربطی به اسلام نداره مثل سربازی. و ماهواره و فیلتر شکن.
یه سریش هم کلا حکومت اجازه دخالت نداره مثل حجاب. و بی خودی داره دخالت می کنه
ولی یه سریش جز اموری که حکومت در مواردی اجازه دخالت داره هست. مثلا اگه طرف تو خونه اش مشروب می خوره به خودش ربط داره. اما اگه مست اومد بیرون مساله اش فرق داره.
حق داره یا نداره کار ندارم.
اما به هر حال ضمانت اجرا مطمئن تعهد خود مردمه. همون طور که گفتی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد