دوست

میدونم واسه چی باید بنویسم. واسه اینکه اگه راه میداد من مادر ترزای خوبی میشدم

دوست

میدونم واسه چی باید بنویسم. واسه اینکه اگه راه میداد من مادر ترزای خوبی میشدم

احوال امروز

بی قرارم.

نظرات 7 + ارسال نظر
روزهای بی بازگشت سه‌شنبه 30 آبان 1391 ساعت 13:39

پیشنهاد امروز :

تصنیف بی قرار با صدای شهرام ناظری و شعرش از دیوان شمس مولانا رو گیر بیار و گوش کن.
شاید.. شاید.. گریه ات بگیره و آروم شی. (یه بار خواهرم ازم خواست یه آهنگی بذارم.. منم اینو گذاشتم.. بعد چند ثانیه گفت خودتم بیااا.. تو بغلم گریه اش گرفت.. پریشب خودمم..).

فقط.. اینم در نظر بگیر (دیروز اواخر کتاب جای خالی سلوچ/ نوشته محمود دولت آبادی خوندم: )

"اگر حالتی به نام گریه ی بی اشک شناخته شده باشد؛ پس سالار عبدالله می گریست."

[ بدون نام ] سه‌شنبه 30 آبان 1391 ساعت 14:03

بی قرار.....عجیبه کاشکی میشد که نباشه!!!!!!!!!!

ساسان سه‌شنبه 30 آبان 1391 ساعت 15:01

برای قرار داداش بی قرارم چه کنم؟

مهدی سه‌شنبه 30 آبان 1391 ساعت 16:01

اونقدر بیقرار که سه بار اس ام اس تایپ میکنم و پاک میکنم، نصف صفحه پست مینویسم و پاک میکنم، 10 تا تصمیم میگیرم و پاک میکنم.

ساسان سه‌شنبه 30 آبان 1391 ساعت 16:14

به جای همه اینا بی قراریتو پاک کن

روزهای بی بازگشت سه‌شنبه 30 آبان 1391 ساعت 17:30

آخه آدم چی بگه؟ یا چی کار کنه که کمک کننده باشه؟ می فهمم اس ام اس دادن رو.. یا پست گذاشتن رو. ولی من خودم نمی تونم نفرستم یا نذارم. اما یه جا بنویس.. برای خودم سخته برم سراغ کاغذ و خودکار. واسه همین به خودم اس ام اس میدم. یعنی می دادم.. الان طاقتم تاب شده.. نمی تونم به کسی نگم.. ظرفیتم پُره پُره.. به فرد امینی میگم.. محرم راز..

مهدی سه‌شنبه 30 آبان 1391 ساعت 21:54

What if that's not enough
californication-season 2-episode 2-min 27

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد