دوست

میدونم واسه چی باید بنویسم. واسه اینکه اگه راه میداد من مادر ترزای خوبی میشدم

دوست

میدونم واسه چی باید بنویسم. واسه اینکه اگه راه میداد من مادر ترزای خوبی میشدم

آخرین تیر

پ.د: بازم فحش به دنیا و غرغره.

 

سلام

 

این بحث ترس که قبلا صحبتش رو کردم خیلی ریشه دار تر از اونیه که به این زودی ها از زندگی من پاشو بکشه بیرون. جدیدا متوجه شدم که من خیلی از کارهای درست و خوب رو انجام نمی دم چون می ترسم که اگه این هم نتونست مشکل رو حل کنه چه خاکی تو سرم بریزم. بذارید یه مثال بزنم.

در مورد وضعیت الانم تقریبا آخرین راه حلی که از قبل بهش فکر کرده ام و الان در دست دارم، روانشناس و روان درمانیه. امشب که داشتم نظرات وبلاگم رو میخوندم به این نتیجه رسیدم که من دست دست میکنم که برم پیش روانشناس و روان درمانی رو بگذرونم چرا که می ترسم اگه برم و نتیجه نده چه کار کنم ( که باید بگم که با وضعی که دارم، عقلم میگه احتمال نتیجه گرفتنم از روان درمانی چندان زیاد نیست. چون مشکل من احتمالا یه مشکل روانی نیست!! البت به نظر خودم). شاید بگید نتیجه نداد که نداد. خوب که چی؟

فرض کنید یه آدم غولی جلوی شما قرار میگیره و می خواد بکشتتون. شما یه هفت تیر دارید. می گیرید به طرفش و شش تا از هفت تا تیر رو بهش شلیک میکنی. یه تاثیرهایی داره ولی نهایتا جلوش رو که نگرفته هیچ، نشونی هم از مرگ درش پیدا نیست. حالا اگه آخرین تیری که تو هفت تیرت مونده رو به سمت دشمنت شلیک کنی، اگه بمیره خیالی نیست، ولی اگه نمیره چی؟ تمام امید شما برای شکست دادنش بر باد رفته و باید منتظر مرگ بشینی. این هم به خاطر میگم احتمال نتیجه گرفتنش کمه که وقتی شش تا تیر اثر نکرد، هفتمی هم احتمال اثر کردنش زیاد نیست. حالا شما باشی شلیک میکنی یا حداقل برای دلخوشی خودت تا آخرین لحظه نگهش میداری؟

این رفتار که آخرین تیر ترکش رو تا آخرین لحظه حفظ کنیم در همه ی ماها پیدا میشه. ولی ترس بیش از حد باعث میشه خیلی بیشتر محافظ کار بشی.

من خیلی با ترس زندگی کردم. تمام زندگیم آمیخته به ترسه. نا امنی بزرگترین احساس زندگیمه. همیشه از اینکه از دست بدم می ترسیدم و نگران بودم. وابستگی شدیدی که به آدمها دارم، هم از این احساس بر اومده (چون آدمها غالبا موندگارتر از شرایط و امکانات دنیا هستن) و هم شدیدا تحت تاثیر این حس قرار داره (چون وقتی وابستگیت بیشتره نگرانی از دست دادنت هم بیشتره).

من از "از دست دادن" میترسم. الان که دارم به گذشته ی زندگیم نگاه میکنم، در تمام عمرم سایه ی نگرانی و نا امنی رو بالای سرم حس میکردم. اینه که باعث شده توقعی بزرگ بشم. اینه که باعث شده ضربه پذیر باشم. اینه که باعث شده ناپایدار باشم. اینه که حفظ وضع موجود رو از همه چیز بیشتر می خوام.

هیچ وقت تو زندگیم خواهان تغییر نبودم. مگر معدود مواقعی که وضع موجود خیلی افتضاح بوده. یا اینکه تغییر در حوزه ی امورات غیر حیاتی زندگیم قرار میگرفته (مثل تفریحات یا تجربه های جدید).

الان هم ضعف های خودم رو می بینم ولی از طرف دیگه به دلیل محافظ کاریم حاضر نیستم دست از همینی که هستم بردارم. به همین خاطر از خودم بدم اومده. چون با وجود این همه نقطه ضعف، کاری برای اصلاحشون انجام نمی دم.

دارم اینها رو میگم که جرات کنم به تغییرشون فکر کنم. هر چی میگذره بیشتر به این نتیجه میرسم که من از راه های عادی که تا به حال تو زندگیم بوده به وضع طبیعی برنخواهم گشت. فکر کنم نیاز به یه شوک اساسی تو زندگیم دارم. یا برام پیش میاد، یا اونقدر عذاب میکشم که خودم این کار رو میکنم.

 

اصلا حال خوبی ندارم. کثاااااااااااااااااااااااااااااافت. تو یه فیلمی میگفت، وقتی جوان هستی، با هر مشکلی احساس میکنی که دنیا به آخر رسیده ولی اینطور نیست. بعدا که بهش نگاه میکنی میبینی اون هم جرئی از راهی بوده که باید میرفتی. امیدوارم که بعدها که به این حال و روزم نگاه میکنم همچین حسی داشته باشم. گویی اینکه بعید میدونم.

خداحافظ

نظرات 5 + ارسال نظر
علی شنبه 15 اسفند 1388 ساعت 11:21 http://www.pars.im

سلام دوست گلم [گل][گل][گل]

وب قشنگی داری واقعا بهت تبریک میگم [قلب] کارت حرف نداره عزیز [گل]

اگه دوست داری از وب قشنگت درآمد داشته باشی یه سر به سایت زیر بزن

http://www.pars.im

سایت واقعا عالیه ای هست کارش حرف نداره[بوسه]

این رو برای این نمیگم که خودم عضوش هستم چون کارش با همه سیستم های کلیکی دیگه فرق داره میگم بزار چند تا از مزیت هاش رو بگم

برای هر کلیک تا 80 تومن پول میده که این واقعا عالیههههههههه

هیچ کلیکی رو الکی حذف نمیکنه ( این بزرگ ترین خوبی این سیستمه )

پشتش یه تیم مدیریتی عالیه و به بهترین شکل ممکن مدیریت میشه

پرداخت هاش کاملا تضمین شدست هر موقع درخواست بدید 24 ساعت بعد پول تو حسابتونه

کار باهاش خیلی راحته [قلب]

حد اقل پرداختش فقط و فقط 9000 تومان هست که 2000 تومانش رو هم همون اول هدیه عضویت میده که این واقعا عالیهههه و مزیت عالی این سیستمه نسبت به سیستم های دیگه

امکان عضو گیری و دریافت پورسانت از زیر گروهاتون این واقعا عالیه یعنی خیلی عالیه

دوست من اگه خواستید عضو بشید حتما از لینک زیر عضو بشید [بوسه][قلب]

http://www.pars.im/signup.php?from=ali222&ref_code=a6d8e04479f67f3e58d048d1d6ab64cc

یا موقع عضویت ای دی منو به عنوان معرف وارد کنید

ali222

دوست عزیز سایتت هر چقدر هم بازدید داشته باشه باز هم میتونی ازش درآمد کسب کنی

مطمئن باش اگه 100 تا هم روزانه بازدید داشته باشی باز هم میتونی درآمد خوبی داشته باشی از این سیستم

عضو شو کدش رو تو وبت بزار بعد هر موقع به حد نصاب رسید در خواست پرداخت کن همین هیچ کار دیگه ای هم لازم نیست بکنی همین کد مخصوص بلاگ فا هم میده [قلب]

من که ازش واقعا راضی هستم این آدرس وب منه من که واقعا ازش راضی هستم

http://1900.mihanblog.com

عضو بشید از تک تک بازدید های وبتون درآمد کسب کنید

حداقلش اینه که هزینه کارت اینترنت و زمانی که صرف سایتت کردی رو در میاری پس این فرصت رو از دست نده

از دامینش هم اعتبار سایت مشخصه کارشون حرف نداره

http://www.pars.im

امیدوارم عضو بشی و درآمد خوبی هم کسب کنید منو هم دعا کنید مطمئن باشید پشیمون نمیشید

پس یه امتحان کنید

دوستون دارم

بای[بوسه]

سمن شنبه 15 اسفند 1388 ساعت 11:43 http://yahooma.blogfa.com

سلام

من بودم تیر آخر رو با خیال راحت شلیک میکردم تو سرش یا چشش بعد با خیال راحت تفنگ رو مینداختم زمین و به فکر یه چیز دیگه مثل در رفتن میافتادم.

حکایت تو حکایت اون مرد حجره داره که میخواست درویش بشه داشت سکه هاشو یکی یکی تو آب مینداخت. پیرش بهش میگه از تو درویش در نمی آد چون دلت نیومد سکه ها رو یه جا بندازی تو آب. تو بهتره بری دنبال همون حجره خودت.

توام الآن دلت نمی آد یه جا بندازی.

سمن شنبه 15 اسفند 1388 ساعت 13:37 http://yahooma.blogfa.com

در ضمن همونقدر که نگه داشتن تیر آخر از نظر تو منطقیه، شلیک کردن و خلاص شدن از شر اون از نظر من منطقیه چون اگه آقا غوله بهم برسه و تازه متوجه بشم که تیرم به درد نمیخوره کارم زاره.

ReZa شنبه 15 اسفند 1388 ساعت 18:18

در باب مثالی که زدی عارضم تیر رو نگه دار شاید دیدی داره با درد می کشتت خوب لااقل خودکشی کنی.
اما از شوخی گذشته، یه مساله هست. آدم معمولا تو یک حالت روانیه. مثل یه state machine . تو یه حالت که هستی ممکنه که از خیلی چیزها نارضی باشی ولی در مجموع غیر پایدار نیستی.
کسی که غیر پایدار شده یعنی داره تغییر حالت میده. تو چه بخوای چه نه الان در مرحله گذار هستی. از ابزارهای مختلفی که به ذهنت میرسه اگه استفاه کردی خوب ممکنه که حالت جدیدت قابل قبول باشه و خودتم خوشت بیاد، نکردی ممکنه که بعدا فکر کنی که کاش چنان کاش چنین.
ارزش بسیاری از تجربه ها به کشف این حقیقت است:آری این هم نبود.
به قول سمن آقا! اگه راهکار خوبی نیست بهتره زودتر بفهمی.

مهدی یگانه یکشنبه 16 اسفند 1388 ساعت 01:20

سلام مهدی.
بابا اینقدر سخت نگیر.
همه اینایی که نوشتی را من اینطور می فهمم که تو از یکنواختی زندگیت خسته شدی. یکنواختی به زندگی یک نوع پایداری می ده که این نظر من است. یا اینکه می گی نمی تونی از دست بدی، این از ناامنی نیست از همان یکنواختی زندگی هستش. از ریسک نپذبری آدما هستش که اکثر آدما نمی خوان ریسک کنن. و یک چرخه از این موضوعات رو که گفتم سلسله وار داریم.
تو الان به این رسیدی که این یکنواختی زندگی رو تغییر بدی و نمی دونی از کجا شروع کنی.
اینها دقیقاً همان راههایی هست که یک نفر باید بره تا بتونه تغییر کنه (دقیقاً همان که آخر نوشتی هستش)
من این عقیده رو دارم که هیچ کس غیر از خود آدم نمی تونه آدم رو عوض کنه. روان شناس هم یکی مثل خودته !! به نظر من به درد نمی خوره ! اگه دلایل منو در این مورد خواستی شفاهاً بهت می گم.
به هرحال که چی !! تا کی می خوای منتظر باشی که شوک به تعبیر تو و شروع تغبیر به تعبیر من بیاد توی زندگیت.
زمان مهم ترین چیز هستش که ما درایم از دست می دیم و هیچ توجهی بهش نداریم.
شوک رو خودت به زندگیت بده. فکر بدی یا خوبیش رو هم الان نمی خواد بکنی چونکه هر راهی بری برگشتی برات وجود داره.
اگر اشتباه بود تجربه و خودشناسی ات بیشتر میشه و اگر درست بود که صفا می کنی .
قر بانت.
خداحافظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد