دوست

میدونم واسه چی باید بنویسم. واسه اینکه اگه راه میداد من مادر ترزای خوبی میشدم

دوست

میدونم واسه چی باید بنویسم. واسه اینکه اگه راه میداد من مادر ترزای خوبی میشدم

معذرت

پیش از دستور:

شما کسی رو دوست دارید؟ کسی شما رو دوست داره؟ شما عاشق کسی هستید؟ کسی عاشق شما هست؟ شما برای کسی احترام قائلید؟ کسی برای شما احترام قائله؟ شما به کسی احساس دین می‌کنید؟ کسی به شما احساس دین می‌کنه؟ اگه کسی که این شرایط رو داره رو برنجونید (حتی نا‌خودآگاه و بدون توجه به عملی که انجام می‌دید!) چی‌کار می‌کنید؟

 

سلام

معذرت می‌خوام برای همه‌ی بدی‌هایی که در حقت کردم. آره با خود خودتم. درسته با توام. با تویی که بهت بدی کردم. منو ببخش. از ته قلبم می‌گم. منو ببخش. ببخش به‌خاطر همه‌ی رنجش‌هایی که برات ایجاد کردم. خواهش می‌کنم..... مطمئنم که نمی‌تونم جبران کنم. ولی تلاشمو می‌کنم. منو می‌بخشی؟؟؟

خداحافظ

(راستی من منظور داشتم هان)

نظرات 12 + ارسال نظر
ReZa چهارشنبه 3 مرداد 1386 ساعت 14:29

باشه می بخشمت! چی کار کنم هر چی می خورم از همین قلب مهربونمه!!!

ReZa چهارشنبه 3 مرداد 1386 ساعت 14:31

بابکم چون تو تحریمه من براش می نویسم...
بیا باید حضوری حساب کنی.

فریاد خاموش چهارشنبه 3 مرداد 1386 ساعت 22:02 http://kochik.blogfa.com

به به سلام
می گم تو کی مرض ریز شده بودی من خبر نداشتم.

باز کرمت رو کجا پیاده سازی کردی که اینجوری رسمی عذر خواهی می کنی؟

منظورت منم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ای وای
آخهههههههههههههه چه مهربون
فدات شم خواهش می کنم این چه حرفیه
می بینمت

التماس دعا
یا حق

مانا پنج‌شنبه 4 مرداد 1386 ساعت 14:03 http://noomniteg.ir/blog

همیشه هم اینجوری جواب نمی گیری .

خود خودم پنج‌شنبه 4 مرداد 1386 ساعت 14:59

سلام مهدی جان
وقتی می تونم این کارو کنم که بتونم راحت از کنارت بگذرم ولی من هنوز نتونستم این کارو بکنم .
برامم خیلی سخته !
بعضی از زخم ها هست که به این آسونی ها خوب نمی شه .

امید نیک پنج‌شنبه 4 مرداد 1386 ساعت 16:50

1- شما کسی رو دوست دارید؟
بله
2- کسی شما رو دوست داره؟
فکر کنم اینطور باشه.منطق من اینو مگه چند نفری هستند
3- شما عاشق کسی هستید؟
بله
4- کسی عاشق شما هست؟
فکر نکنم. چون اگر بود عاقبتش اینطور نمی شد
5- شما برای کسی احترام قائلید؟
بله برای n نفر
6- کسی برای شما احترام قائله؟
فکر کنم n-m نفر باشند (m>0)
7 - شما به کسی احساس دین می‌کنید؟
بله اما بیشتر به پدر و مادرم مدیونم
8- کسی به شما احساس دین می‌کنه؟
ممکنه اما مطمئن نیستم
9- اگه کسی که این شرایط رو داره رو برنجونی چی‌کار می‌کنی؟
کدوم شرایط؟ اگر مدیونش باشم عذرخواهی می کنم و اگر
مدیونم باشه باز هم عذرخواهی می کنم اما خجالت هم می کشم!
اگر یاد بگیریم صبور باشیم و از من من دست برداریم هیچ وقت
باعث رنجش کسی نمیشیم. خیلی سخته ولی تنها راهشه

[ بدون نام ] یکشنبه 7 مرداد 1386 ساعت 14:47

من اولین باری هستش که بر خلاف میلم دارم تو وبلاگت نظر میدم.چون اصولا از نوشته های خود پسندانه ی
متکبرانه ی طولانیت خوشم نمیاد.واسه خودت نظر میدی واسه نظر دهندهات شرط وشروط میزاری، نظر هایی که خوشت نمیاد سانسور میکنی، فتوی میدی ،به اسم ازادی بیان طرفت رومیکوبی بعد منت سرش میزاری میگی ببینید ملت من به نظر همه احترام میزارم وسانسور نمیکنم وخلاصه ادم رویاد هیتلر وچرچیل و استالین میندازی یا شایدم گروه فشار.در مورد شعار بالای وبلاگت باید بگم به خدا اگر هم ننویسی هیچ اتفاقی نمیفته.
و علت اینکه این مطلبت رو تا ته خوندم این بود که کوتاه نوشته بودی و چون در جریان کامل این مطلب بودم
الان وقت گرانبها یم رو صرف کردم ودارم نظر میدم و شایدم علتش دوست گلم باشه که قبلا ناراحتیش ناراحتم میکرد.اینکه میگم قبلا برای اینه که الان خیلی بهتر شده البته الان با این متنی که نوشتی نمیدونم دوباره
چی بشه. تو پاراگراف اولت سوالات ربطی به این جملت ("اگه کسی که این شرایط رو داره رو برنجونید")نداره. کودوم شرایط؟هر انسانی حداقل تعدادی از این شرایط رو داره.
هر انسان بالغ و عاقلی به اعمال ورفتار یکه انجام میده کاملا اگاهی داره واز انجایی که انسا ن جایز والخطاست حالا یکبار خطا کرد بار دوم تکرارش نمیکنه. به خصوص شما اقایون باید خیلی مواظب نگا ه ها و حرفاتون باشید (طبق دستورات دینی) البته شما که ماشاله مذهبی ودیندارید این چیزا رو بهتر از ماها(کفار)میدونید، اینطور نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بعضی رفتارها و حرفا مثل روز روشنه فقط باید دید این حرفا ورفتارها از چه کسی سر میزنه بعد حالا با توجه به شخص روی حرفا و رفتاراش فکر کرد بعد اونا رو جدی تلقی کرد. مگه نه دوست گلم؟

به هر حال 80% اقایون زیر سن 30 سال لحظه به لحظه احساساتشون تغییر میکنه نباید خیلی رفتاراشون روجدی گرفت. 20% بقیه هم اقایونی مثل اقای.............. می باشن که واقعا کل مجنون و فرهاد وخوابونده
که ادم با دیدنش شاخ در میاره والبته کمی هم ناراحت میشه.
کلا مثل اینکه در جوامع امروزی مد شده همه هر کاری میخوان میکنن بعد عذر خواهی میکنن بعضی ها که عذر خواهی هم بلد نیستن.
به هر حال از خداوند منان می خوام بتونه ببخشتت وشما هم تو رفتارات از این به بعد دقت کنی وبر احساساتت مسلط باشی.
به هر حال امیدوارم از دست من ناراحت نشی واگر هم شدی خب مهم نیست این به حرفهای ابان ماه 85
که زدی در.البته اون موقع به علت یه سری مسائل سکوت کردم ولی الان به خاطریکی دیگه احساستم جریحه دار شد برا همین افتخار دادم وتو بلاگت نظر گذاشتم.
واینکه اسم نذاشتم اول به خاطر اینه که خودت میدونی کی هستم دوم به خاطر اینکه خیلی سکرت نوشتی خواستم سکیوریتیش حفظ بشه البت سکرت های شما رو همه میدونن الا خواجه حافظ

در پایان در باره ی پست هایی که مینویسی باید بگم:
کم گوی وگزیده گوی چون در
تا زاندک تو جهان شود پر
میدونم بعد از خوندن این متن یا سانسورش میکنی یا میخوای یه جواب انچنانی بدی ولی من فقط خواستم یه سری چیزا رو بدونی همین. اونم بخاطر یه سری چیزا که دیگه نمیشه گفت.



مریم یکشنبه 7 مرداد 1386 ساعت 16:22

تویی که اسمتو ننوشتی بهتر بود اسمتو می گفتی چون آدمی که با ساسنسور و این جور چیزا مخالفه اسم خودشو سانسور نمی کنه حتی به خاطر سکرتیش.

سارا یکشنبه 7 مرداد 1386 ساعت 16:52

معذرت خواهی همیشه نمی تونه بد باشه ولی به شرط اینکه اشتباهاتت تکرار نشند.
امام صادق: کمتر اشتباه کن تا کمتر عذر بخواهی.
ولی خدا هم که بالاتر از همه کائناته برای بندگانش راه توبه و عذرخواهی رو باز گذاشته.

فریاد خاموش یکشنبه 7 مرداد 1386 ساعت 17:40

خانومای محترم یه دقیقه سکوت لطفاْ تو وبلاگ مردم گیس و گیس کشی راه نندازید.

بعدم جناب خانم ... زیر ۳۰ سال زن و مرد نداره دو طرف احساسات متزلزلی دارند. برا همینه بزرگا زیاد گوش به حرفای ما جوونا نمی دند. یه طرفه به قاضی نرو.
پیغام برا یکی هست بزار جواب هم همون بده.
من از خانوما و آقایون عذر می خوام.

شاد باشید. (خانم ... جواب منو به خودم بده تو اینجا نده)
یا حق.

مهدی یکشنبه 7 مرداد 1386 ساعت 20:34

سلام

خانوم ... من اصولا از اینکه تو وبلاگم جواب کسی رو بدم، شدیدا بدم میاد. ولی در بعضی مواقع مجبور می شم. خیلی چیزا هست که بخوام بهتون بگم، ولی چون اینکارو درست نمی دونم، با خود سانسوری تمام، از بین 10 موردی که می خوام بگم، فقط به دو مورد زیر بسنده می کنم. اگه خواستید بازم در این مورد صحبت کنیم خوشحال میشم. برام به آدرس mahdi.kereshteh@gmail.com ایمیل بزنید.
اولا بدونین که من برای شما خیلی ارزش قائل بودم و هستم. اگه متاسفانه نتونستم اینو تو رفتارم بهتون نشون بدم، از این بابت متاسفم. واقعا می گم که بعد از اینکه از دانشگاه بیرون اومدم، تا مدتها یادتون میوفتادم. همیشه یادتون میکردم. از بچه ها احوالتون رو میپرسیدم. حتی می تونید از همون دوستتون بپرسید.
من تا الان فقط و فقط نظراتی رو فیلتر کردم که توش به کسی توهین شده بود یا تو وبلاگ شخصی من دعوای دو نفره راه انداخته بودند. نظر شما هم برای من محترم بود. ولی این نظر دومتون توش توهین انجام شده بود. پس حق بدید که باید پاکش میکردم. اونایی که نمی تونن با این شرایط کنار بیان، متاسفم. نظر ندن. حتی اگه بیشتر هم مشکل دارن، اصلا نیان. من هیچ کسی رو اجبار نکردم و نمی کنم.
ضمنا من در موردی که فرمودید (که البته اصلا هیچ لزومی نداره به این نوشته مربوط باشه) صرفا با 2 نفر صحبت کردم. اگر هم همه ی دنیا میدونن به من هیچ ارتباطی نداره. لطفا مسائل خصوصی رو در جمع مطرح نکنید.
ببخشید که باعث رنجش شما هم شدم. من از هیچ معذرت خواهی ترسی ندارم. افتخار میکنم که کسی بهم اشکالم رو بگه و من هم ازش معذرت خواهی کنم.

خداحافظ

مارمولک(من) دوشنبه 8 مرداد 1386 ساعت 22:39

سلام
به خانوم... میگن یه شیر زن عصبانی و به آقای صاحب خونه هم میگن یه مرد متین.

دم همه گرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد