من نمی دانم در حالی که یک ساعت بعد باید سر جلسه امتحان باشم چرا نشستم دارم بلاگ تو رو می خونم! اولاً خیلی نامردی که رو نکردی برنامه تولد دارید. (اگر بی اطلاع بودی از قول من به رفقات بگو که نامردند! که به من چیزی نگفتند) دوماً من نمی دانم در ینگه دنیای شما چه بحث هایی در جریان است.اما تهدید به سانسور (نوشته قبلی ات) پاک حس من نسبت به نوشته هات رو از بین برد! (تازه م اصلاً توی باغ دعواهای شما نیستم.فقط از روی علاقه شخصی به نوشته های شما سر می زنم!)
من نمی دانم در حالی که یک ساعت بعد باید سر جلسه امتحان باشم چرا نشستم دارم بلاگ تو رو می خونم!
اولاً خیلی نامردی که رو نکردی برنامه تولد دارید. (اگر بی اطلاع بودی از قول من به رفقات بگو که نامردند! که به من چیزی نگفتند)
دوماً من نمی دانم در ینگه دنیای شما چه بحث هایی در جریان است.اما تهدید به سانسور (نوشته قبلی ات) پاک حس من نسبت به نوشته هات رو از بین برد! (تازه م اصلاً توی باغ دعواهای شما نیستم.فقط از روی علاقه شخصی به نوشته های شما سر می زنم!)
همه در خیال کامشب برسد ز یار خطی
بنشسته بر کناری و نبسته ایم کاری